با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Triumphal

traɪˈʌmfl traɪˈʌmfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(مربوط به) پیروزی، پیروزمندانه
- a triumphal smile
- لبخند پیروزمندانه
- a triumphal parade
- رژه‌ی پیروزی
adjective
به‌دلیل پیروزی، به نشانه‌ی پیروزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد triumphal

  1. adjective Relating to, having the nature of, or experiencing triumph
    Synonyms: triumphant, ceremonial, conquering, garlanded, exultant, victorious, exulting, laurel-crowned, jubilant, winning, prideful, rejoicing

ارجاع به لغت triumphal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triumphal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triumphal

لغات نزدیک triumphal

پیشنهاد بهبود معانی