با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Trombone

trɑːmˈboʊn trɒmˈbəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    trombones

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
موسیقی ترومبون (یکی از سازهای بادی)
- She played the trombone in the school band.
- او در گروه موسیقی مدرسه ترومبون می‌نواخت.
- He dreams of becoming a professional trombone player.
- او آرزو دارد که نوازنده‌ی ترومبون حرفه‌ای شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت trombone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trombone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trombone

لغات نزدیک trombone

پیشنهاد بهبود معانی