امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Trounce

traʊns traʊns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    trounced
  • شکل سوم:

    trounced
  • سوم‌شخص مفرد:

    trounces
  • وجه وصفی حال:

    trouncing

معنی

verb - transitive
شکست دادن، سخت زدن، به‌سختی تنبیه کردن، سرزنش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trounce

  1. verb defeat overwhelmingly
    Synonyms:
    bash beat blank bury bust cap clobber conquer cook one’s goose crush drub dust fix one’s wagon flog hammer lambaste lather lick make mincemeat of murder overcome overwhelm paste pommel put away rout swamp thrash total trash walk over wallop waste wax whip win wipe off the mat
    Antonyms:
    fail forfeit lose

ارجاع به لغت trounce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trounce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trounce

لغات نزدیک trounce

پیشنهاد بهبود معانی