با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tuber

ˈtuːbər ˈtjuːbə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گیاه‌شناسی تجه
- Potato tubers become buds.
- تجه‌های سیب‌زمینی تبدیل به جوانه می‌شود.
- The tubers of the sweet potato are rich in nutrients.
- تجه‌های سیب‌زمینی شیرین سرشار از مواد مغذی هستند.
noun countable
کالبدشناسی برآمدگی (زگیل‌مانند)
- The baseball player had a large tuber on his elbow from years of throwing.
- این بازیکن بیسبال از سال‌ها پرتاب برآمدگی بزرگی روی آرنج خود داشت.
- The mountain climber had to be careful not to injure the tubers on his knees .
- کوهنورد باید مراقب می‌بود تا برآمدگی‌های روی زانویش آسیب نبیند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tuber

  1. noun A propagative part of a plant
    Synonyms: bulb, seed, beet, jalap, genus Tuber, potato, protuberance, root, salep, stem, swelling, spore, taro, turnip, yam

ارجاع به لغت tuber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tuber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tuber

لغات نزدیک tuber

پیشنهاد بهبود معانی