با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tun

ˈtən tʌn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
بشکه بزرگ، به‌قدر یک بشکه، آدم یا چیز بشکه‌مانند، لوله بخاری، لیوان، قدح، در بشکه ریختن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tun

  1. noun A large container for liquids
    Synonyms: cask, tub, vessel

ارجاع به لغت tun

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tun

لغات نزدیک tun

پیشنهاد بهبود معانی