امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Turn Off

American: ˈtɜːrnˈɒf British: tɜːnɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
خاموش کردن یا شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
phrasal verb
(از جاده‌ی اصلی به جاده‌ی فرعی) پیچیدن
phrasal verb
(جریان چیزی را) بند آوردن، قطع کردن
phrasal verb
دلسرد کردن، بی‌علاقه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد turn off

  1. verb disgust
    Synonyms:
    alienate bore disenchant disinterest displease irritate lose one’s interest make one sick nauseate offend put off repel sicken
    Antonyms:
    appeal cheer delight enchant fascinate
  1. verb stop from operating
    Synonyms:
    close cut cut out douse extinguish halt hit the switch kill log off put out shut shut down shut off switch off turn out unplug
    Antonyms:
    begin open start turn on

ارجاع به لغت turn off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turn off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turn off

لغات نزدیک turn off

پیشنهاد بهبود معانی