با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Turreted

ˈtʌrətɪd ˈtʌrətɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
مجهز به برجک، برجک‌دار، منارچه‌دار
adjective
برجسان، برج دیس، برجک شکل
adjective
(به‌ویژه برخی صدف‌ها) برج سر، مارپیچ‌سر
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت turreted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turreted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turreted

لغات نزدیک turreted

پیشنهاد بهبود معانی