با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Twelvemonth

ˈtwelvmʌnθ ˈtwelvmʌnθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(قدیمی) یک سال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد twelvemonth

  1. noun A period of time of approximately 12 months, especially that period during which the earth completes a single revolution around the sun
    Synonyms: year, yr

ارجاع به لغت twelvemonth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twelvemonth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/twelvemonth

لغات نزدیک twelvemonth

پیشنهاد بهبود معانی