با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Two-bit

ˈtuːbɪt ˈtuˌbɪt ˈtuːbɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
انگلیسی آمریکایی دوزاری، بی‌اهمیت، بی‌ارزش، حقیر، بنجل، خرده‌پا
- The two-bit magician's tricks were easily exposed by the audience.
- تماشاگران ترفندهای شعبده‌باز دوزاری را به‌راحتی برملا کردند.
- I'm tired of dealing with these two-bit criminals who think they can get away with their petty crimes.
- از مواجهه با این مجرمان خرده‌پا که فکر می‌کنند می‌توانند از جنایات کوچک خود قِسِر دربروند، خسته شده‌ام.
adjective informal
انگلیسی آمریکایی ۲۵ سنتی، به ارزش ۲۵ سنت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد two-bit

  1. adjective cheap, worth very little
    Synonyms: base, catchpenny, cheesy, crappy, cruddy, garbage, gaudy, inferior, junky, lousy, no good, piddling, poor, ratty, rinky-dink, second-rate, shoddy, sleazy, small-time, tatty, trashy, valueless, worthless

ارجاع به لغت two-bit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «two-bit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/two-bit

لغات نزدیک two-bit

پیشنهاد بهبود معانی