امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ululate

    ˈʌl- / / ˈjuː- ˈjuːljəleɪt / / ˈʌl-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - intransitive
    زوزه کشیدن(مانند سگ یا گرگ)، جیغ کشیدن(مانند جغد)، با صدای بلند ناله و زاری کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - ululating wolves
    - گرگ‌های زوزه‌کش
    - Air raid sirens began ululating again.
    - آژیرهای حمله‌ی هوایی دوباره به ناله درآمدند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ululate

    1. verb To utter or emit a long, mournful, plaintive sound
      Synonyms: howl, wail, bay, moan, yowl, roar, yawl, yaup

    ارجاع به لغت ululate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ululate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ululate

    لغات نزدیک ululate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند