امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unattractive

ˌʌnəˈtræktɪv ˌʌnəˈtræktɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more unattractive
  • صفت عالی:

    most unattractive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
زشت، بدقواره، بدقیافه، غیرجذاب، بی‌ریخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- an unattractive man
- مرد بدقیافه
- He was short and overweight and generally unattractive.
- قدش کوتاه بود اضافه وزن داشت و درکل زشت بود.
adjective
ناخوشایند، ناپسند
- the unattractive aspects of nationalism
- جنبه‌های ناپسند ملی‌گرایی
- All of the options were equally unattractive.
- تمام گزینه‌ها به یک اندازه ناپسند است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unattractive

  1. adjective ugly
    Synonyms: bad-looking, beastly, deformed, disfigured, disgusting, frightful, gross, grotesque, hideous, homely, horrid, monstrous, not much to look at, plain, repelling, repugnant, repulsive, revolting, unalluring, unappealing, unsightly

ارجاع به لغت unattractive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unattractive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unattractive

لغات نزدیک unattractive

پیشنهاد بهبود معانی