امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Undemonstrative

ˌʌndɪˈmɒnstrətɪv ˌʌndɪˈmɒnstrətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غیرمثبت، فاقد ضمیر اشاره، غیرمدلل، خوددار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undemonstrative

  1. adjective Not friendly, sociable, or warm in manner
    Synonyms:
    reserved reticent distant withdrawn restrained aloof chill chilly cool offish remote solitary standoffish unapproachable uncommunicative
  1. adjective Not given to open expression of emotion
    Antonyms:
    demonstrative

ارجاع به لغت undemonstrative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undemonstrative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undemonstrative

لغات نزدیک undemonstrative

پیشنهاد بهبود معانی