امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Underage

ˌʌndərˈeɪdʒ ˌʌndərˈeɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زیر سن قانونی، به سن قانونی نرسیده، نابالغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The underage guests were not allowed to enter the club.
- مهمانان زیر سن قانونی اجازه ورود به میخانه را نداشتند.
- He is an underage athlete competing in the junior league.
- او ورزشکاری نابالغ است که در لیگ نوجوانان شرکت می‌کند.
adjective
(انجام‌شده توسط افراد) زیر سن قانونی
- The film was criticized for its portrayal of underage drinking.
- این فیلم به‌دلیل نمایش مشروب‌خواری توسط افراد زیر سن قانونی مورد انتقاد قرار گرفت.
- The underage party was shut down by the police for serving alcohol.
- مهمانی زیر سن قانونی به‌دلیل سرو مشروبات الکلی توسط پلیس تعطیل شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underage

  1. adjective Not yet a legal adult
    Synonyms:
    minor young youthful nonaged
    Antonyms:
    major
  1. noun The condition or fact of being deficient
    Synonyms:
    defect deficiency deficit inadequacy insufficiency lack paucity poverty scantiness scantness scarceness scarcity shortage shortcoming shortfall

ارجاع به لغت underage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underage

لغات نزدیک underage

پیشنهاد بهبود معانی