امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Undercoat

    ˈʌndərkoʊt ˈʌndəkəʊt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun verb - transitive
    پشم زیرین، زیر لایه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد undercoat

    1. verb Cover with a primer; apply a primer to
      Synonyms:
      prime ground
    1. noun Seal consisting of a coating of a tar or rubberlike material on the underside of a motor vehicle to retard corrosion
      Synonyms:
      underseal
    1. noun The first or preliminary coat of paint or size applied to a surface
      Synonyms:
      flat-coat ground primer priming primer coat priming coat
    1. noun Thick soft fur lying beneath the longer and coarser guard hair
      Synonyms:
      underfur

    ارجاع به لغت undercoat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «undercoat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undercoat

    لغات نزدیک undercoat

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return