امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Underwriter

ˈʌndərˌraɪt̬ər ˈʌndəˌraɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
متعهد، بیمه‌گر، تقبل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underwriter

  1. noun One who assumes financial responsibility for another
    Synonyms:
    insurance-company backer insurer guarantor insurance broker guaranty sponsor surety insurance firm angel insurance agent general-agent insurance underwriter
  1. noun A banker who deals chiefly in underwriting new securities
    Synonyms:
    investment-banker

ارجاع به لغت underwriter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underwriter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underwriter

لغات نزدیک underwriter

پیشنهاد بهبود معانی