امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ungulate

ˈʌŋɡjʊlət ˈʌŋɡjʊlət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
به‌شکل ناخن، به‌شکل سم، سم‌دار، جانور سم‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ungulate

  1. noun Any of a number of mammals with hooves that are superficially similar but not necessarily closely related taxonomically
    Synonyms:
    buffalo camel cattle cow deer hoofed mammal elephant giraffe hippopotamus hog hoofed hooflike horse llama pig rhinoceros swine tapir
  1. adjective Having or resembling hoofs
    Synonyms:
    ungulated hoofed hooved
    Antonyms:
    unguiculate

ارجاع به لغت ungulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ungulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ungulate

لغات نزدیک ungulate

پیشنهاد بهبود معانی