امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unification

ˌjuːnɪfɪˈkeɪʃn ˌjuːnɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    unifications

معنی و نمونه‌جمله

noun uncountable
تک‌سازی، یکی‌سازی، یگانگی، یک‌شکلی، وحدت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the unification of Germany
- یکپارچگی (اتحاد) آلمان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unification

  1. noun joining together
    Synonyms:
    affinity alliance amalgamation coalescence coalition combination concurrence confederation connection consolidation coupling federation fusion hookup interlocking linkage melding merger merging union uniting
    Antonyms:
    division segregation separation

لغات هم‌خانواده unification

  • noun
    unification
  • verb - transitive
    unify

ارجاع به لغت unification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unification

لغات نزدیک unification

پیشنهاد بهبود معانی