با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Unimproved

ˌəˌnɪmˈpruːvd ˌəˌnɪmˈpruːvd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
بهسازی‌نشده، اصلاح‌نشده، برای کشاورزی آماده نشده
- unimproved land
- زمین آماده‌نشده برای کشاورزی
adjective
(سلامتی) بهبود نیافته، خوب نشده
adjective
خوب به‌کار نرفته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unimproved

  1. adjective Not smooth
    Synonyms: ordinary, in a natural state, untutored
  2. adjective Not made more desirable or valuable or profitable; especially not made ready for use or marketing
    Antonyms: improved

ارجاع به لغت unimproved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unimproved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unimproved

لغات نزدیک unimproved

پیشنهاد بهبود معانی