امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

United

juːˈnaɪtɪd juːˈnaɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    unites
  • وجه وصفی حال:

    uniting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
متحد، متفق، پیوسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- United States of America
- ایالات متحده‌ی امریکا
- Those two countries became united.
- آن دو کشور با هم متحد شدند.
- the first free elections in the united Germany
- اولین انتخابات آزاد در آلمان یکپارچه
- a united family
- یک خانواده‌ی متحد
- the united consent of the members
- رضایت دسته‌جمعی همه‌ی اعضا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد united

  1. adjective combined; in agreement
    Synonyms:
    affiliated agreed allied amalgamated assembled associated banded coadunate cognate collective concerted concordant confederated congruent conjoint conjugate conjunctive consolidated cooperative corporate federal homogeneous hooked up in accord in cahoots incorporated integrated joined up leagued like-minded lined up linked of one mind of the same opinion one plugged in pooled tied in unanimous undivided unified unitary
    Antonyms:
    divided separated

Idioms

  • united we stand divided we fall

    (اگر متحد باشیم، دوام می‌آوریم؛ ولی اگر نفاق داشته باشیم، از میان خواهیم رفت) قدرت در اتحاد است

ارجاع به لغت united

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «united» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/united

لغات نزدیک united

پیشنهاد بهبود معانی