امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unlade

ənˈleɪd ˈʌnˈleɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive
(کشتی) بار درآوردن، تخلیه کردن، بار خالی کردن، (بار) بیرون دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unlade

  1. verb To remove the cargo or load from
    Synonyms:
    unload disburden discharge dump offload

ارجاع به لغت unlade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unlade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unlade

لغات نزدیک unlade

پیشنهاد بهبود معانی