با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Unpin

ənˈpɪn ˈʌnˈpɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    unpinned
  • شکل سوم:

    unpinned
  • سوم شخص مفرد:

    unpins
  • وجه وصفی حال:

    unpinning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
پین را برداشتن، میخ یا سنجاق را درآوردن، سنجاق یا سوزن چیزی را برداشتن، باز کردن
- Do you know how to unpin a Pinterest image?
- آیا می‌دانید چگونه پین یک تصویر در پینترست را بردارم؟
- She carefully unpinned the fabric from the bulletin board.
- او بادقت سنجاق پارچه را از تابلوی اعلانات در آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unpin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unpin

لغات نزدیک unpin

پیشنهاد بهبود معانی