امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unseen

ˌʌnˈsiːn ˌʌnˈsiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نادیده، مشاهده‌نشده، مکشوف‌نشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unseen

  1. adjective hidden
    Synonyms:
    concealed curtained dark imaginary imagined impalpable impenetrable imperceptible inconspicuous invisible lurking not in sight obscure occult out of sight shrouded undetected undiscovered unnoticed unobserved unobtrusive unperceived unsuspected veiled
    Antonyms:
    open seen visible

ارجاع به لغت unseen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unseen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unseen

لغات نزدیک unseen

پیشنهاد بهبود معانی