امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Untune

American: ənˈtuːn British: ˈʌnˈtjuːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
بی‌ترتیب کردن، بدون هماهنگی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد untune

  1. verb Cause to be out of tune
    Synonyms: upset, discompose, disconcert, discomfit
    Antonyms: tune

ارجاع به لغت untune

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/untune

لغات نزدیک untune

پیشنهاد بهبود معانی