امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unwitting

əˈnwɪtɪŋ ʌnˈwɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌خبر، بی‌اطلاع، بی‌توجه، بی‌هوش، غیرعمدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unwitting

  1. adjective without fully realizing
    Synonyms:
    accidental aimless chance comatose forgetful haphazard ignorant inadvertent incognizant inconversant innocent involuntary numb oblivious senseless unacquainted unaware unconscious undesigned unfamiliar uninformed uninstructed unintended unintentional unknowing unmeant unmindful unplanned unsuspecting unthinking
    Antonyms:
    conscious intentional realizing witting

ارجاع به لغت unwitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unwitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unwitting

لغات نزدیک unwitting

پیشنهاد بهبود معانی