امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unworldly

ʌnˈwɜːrldli ʌnˈwɜːldli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
روحانی، غیردنیایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unworldly

  1. adjective spiritual
    Synonyms:
    abstract astral celestial daydreaming daydreamy dreamy ethereal extraterrestrial fantastic incorporeal metaphysical nonmaterialistic otherworldly religious supersensory transcendental unearthly unreal visionary
    Antonyms:
    earthly material worldly
  1. adjective not sophisticated; inexperienced
    Synonyms:
    artless babe in woods clean corn-fed country folksy green idealistic ingenuous innocent naive natural raw simple trusting unaffected unartificial uncool unschooled unsophisticated unstudied wide-eyed
    Antonyms:
    cultured experienced refined sophisticated worldly

ارجاع به لغت unworldly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unworldly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unworldly

لغات نزدیک unworldly

پیشنهاد بهبود معانی