امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Uppish

ˈʌpɪʃ ˈʌpɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مغرور، باد در خیشوم انداز، فوقانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uppish

  1. adjective Characteristic of or resembling a snob
    Synonyms:
    snooty stuck-up elitist snobbish snobby high-hat bigheaded persnickety uppity snot-nosed snotty too big for one's breeches
  1. adjective Rude and disrespectful
    Synonyms:
    assuming assumptive audacious bold boldfaced brash brazen cheeky contumelious familiar forward impertinent impudent insolent malapert nervy overconfident pert presuming presumptuous pushy sassy saucy smart brassy flip fresh smart-alecky snippety snippy uppity wise

ارجاع به لغت uppish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uppish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uppish

لغات نزدیک uppish

پیشنهاد بهبود معانی