امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vacancy

ˈveɪkənsi ˈveɪkənsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vacancies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C1
جای خالی، خالی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- No vacancy.
- (متل و غیره) اتاق خالی نداریم.
- There are several vacancies in our office.
- در اداره‌ی ما چند پست خالی وجود دارد.
noun
( vacantness ) محل خالی، پست بدون تصدی، جا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vacancy

  1. noun opening
    Synonyms:
    abstraction blankness desertedness emptiness gap job lack opportunity position post room situation space vacuity vacuousness vacuum void voidness
    Antonyms:
    fill overflow

ارجاع به لغت vacancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vacancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vacancy

لغات نزدیک vacancy

پیشنهاد بهبود معانی