با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Vaccine

vækˈsiːn ˈvæksiːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vaccines

معنی و نمونه‌جمله

noun C2
مایه ابله، واکسن
- smallpox vaccine
- واکسن آبله
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vaccine

  1. noun Immunogen consisting of a suspension of weakened or dead pathogenic cells injected in order to stimulate the production of antibodies
    Synonyms: vaccinum, toxoid

ارجاع به لغت vaccine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vaccine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vaccine

لغات نزدیک vaccine

پیشنهاد بهبود معانی