امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vagina

vəˈdʒaɪnə vəˈdʒaɪnə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vaginas

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کالبدشناسی واژن، مهبل، نیام، غلاف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The doctor examined the patient's vagina.
- دکتر واژن بیمار را معاینه کرد.
- The vagina is a complex and self-cleaning organ.
- واژن عضوی پیچیده و خودتمیزکننده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت vagina

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vagina» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vagina

لغات نزدیک vagina

پیشنهاد بهبود معانی