با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Valley

ˈvæli ˈvæli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    valleys

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B1
دره، وادی، میان‌کوه، گودی، شیار
- the Mississippi valley
- دره‌ی می‌سی‌سی‌پی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد valley

  1. noun hollow in the land
    Synonyms: basin, bottom, canyon, channel, coulee, dale, dell, depression, dingle, glen, gorge, lowland, notch, plain, swale, trough, vale

ارجاع به لغت valley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «valley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/valley

لغات نزدیک valley

پیشنهاد بهبود معانی