امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vampire

    ˈvæmpaɪr ˈvæmpaɪə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      vampires

    معنی

    noun
    ( vamp ) روح تبهکاران و جادوگران که شب هنگام از قبر بیرون آمده و خون اشخاص را می‌مکد، خون‌آشام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vampire

    1. noun A legendary, reanimated, bloodsucking corpse
      Synonyms: monster, lamia, dracula, ghoul, zombie, archfiend, beast, bat, devil, blackmailer, fiend, bloodsucker, extortioner, extortionist, ogre, tiger, sorceress, succubus, witch
    2. noun One who prays on others
      Synonyms: blackmailer, thief, extortionist, con-artist
    3. noun Flirt
      Synonyms: vamp, temptress, coquette

    ارجاع به لغت vampire

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vampire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vampire

    لغات نزدیک vampire

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند