امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vaulting

    ˈvɑːlt̬ɪŋ ˈvɔːltɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      vaulted

    • شکل سوم:

      vaulted

    • سوم‌شخص مفرد:

      vaults

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    ساختن طاق ضربی یا گنبد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    طاق ضربی
    noun
    طاق‌بندی
    noun
    سردابه
    adjective
    جهنده (از روی چیزی)، پرش‌کننده
    adjective
    فزونگرای، افراط آمیز
    - vaulting ambition
    - جاه‌طلبی زیاده از حد
    adjective
    وسیله‌ی پرش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vaulting

    1. adjective Excited by something
      Synonyms:
      eager opportunistic avid
    1. verb Jump across or leap over (an obstacle)
      Synonyms:
      springing jumping leaping bounding mounting tumbling overleaping structuring hurdling clearing spanning soaring boxing bending arching
    1. noun A light leap by a horse in which both hind legs leave the ground before the forelegs come down
      Synonyms:
      curvet
    1. adjective Revealing excessive self-confidence; reaching for the heights
      Synonyms:
      overreaching

    ارجاع به لغت vaulting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vaulting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vaulting

    لغات نزدیک vaulting

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid