امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Veracious

vəˈreɪʃəs vəˈreɪʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
راستگو، درست، حقیقی، واقعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد veracious

  1. adjective true
    Synonyms:
    accurate credible dependable direct ethical factual faithful frank genuine high-principled honest just kosher legit like it is on the level on the line on the up and up open reliable right righteous straight-arrow straightforward strict true-blue trustworthy truthful undeceptive up front valid veridical
    Antonyms:
    false untrue

ارجاع به لغت veracious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «veracious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/veracious

لغات نزدیک veracious

پیشنهاد بهبود معانی