امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vermin

ˈvɜrːmɪn ˈvɜːmɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
جانوران موذی، جانور آفت، حشرات موذی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He thinks all beggars are vermin.
- او می‌پندارد که همه‌ی گداها انگل هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vermin

  1. noun An irritating or obnoxious person
    Synonyms:
    insect lice flea insects bugs pests animal ant bedbug centipede varmint fly rodent foxes rodents mice cooties mosquito pest rat snake termite weasel

ارجاع به لغت vermin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vermin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vermin

لغات نزدیک vermin

پیشنهاد بهبود معانی