امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vice Versa

    ˈvaɪsˈvɜːrsə vaɪsˈvɜːsə vaɪsˈvɜːsə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb C1
    در جهت مخالف، بالعکس، به‌طور عکس، برعکس، متقابلاً، در عوض

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - France requires visas from Iranians and vice versa.
    - فرانسه از ایرانی‌ها ویزا می‌خواهد و بالعکس.
    - I enjoy watching movies, and vice versa, my friend prefers reading books.
    - من از فیلم دیدن لذت می‌برم و بالعکس دوستم کتاب خواندن را ترجیح می‌دهد.
    - We can have a pet vice versa.
    - در عوض ما می‌توانیم حیوان خانگی داشته باشیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vice versa

    1. adverb with the order reversed
      Synonyms: about-face, again, backwards, contra, contrarily, contrariwise, contrariwise, contrary, oppositely, conversely, far from it, in reverse, inversely, mutatis mutandis, on the contrary, reversed, the opposite way, the other way around, turn about, upside down

    ارجاع به لغت vice versa

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vice versa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vice-versa

    لغات نزدیک vice versa

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند