با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Vineyard

ˈvɪnjərd ˈvɪnjəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vineyards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تاکستان، باغ انگور، انگورستان
- A big vineyard.
- تاکستانی بزرگ
- One of my brother's best friends owns a vineyard.
- یکی از بهترین دوستان برادرم یک باغ انگور دارد.
noun
حوزه‌ (فعالیت)
- The vineyard of entrepreneurship requires dedication and perseverance.
- حوزه‌ی فعالیت کارآفرینی نیازمند فداکاری و پشتکار است.
- The vineyard of technology is constantly evolving with new advancements and innovations.
- حوزه‌ی فناوری به طور مداوم با پیشرفت‌ها و نوآوری‌های جدید در حال تحول است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vineyard

  1. noun A farm of grapevines where wine grapes are produced
    Synonyms: grapevines, vines, grapes, wine terraces, vinery, arbor, grape arbor

ارجاع به لغت vineyard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vineyard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vineyard

لغات نزدیک vineyard

پیشنهاد بهبود معانی