امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Viscous

ˈvɪskəs ˈvɪskəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
چسبناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Diesel fuel is more viscous than gasoline.
- سوخت موتور دیزل از بنزین گران‌روتر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد viscous

  1. adjective sticky, gummy
    Synonyms:
    adhesive clammy gelatinous gluey glutinous gooey mucilaginous ropy slimy stiff syrupy tenacious thick tough viscid
    Antonyms:
    unsticky watery

ارجاع به لغت viscous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «viscous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/viscous

لغات نزدیک viscous

پیشنهاد بهبود معانی