با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Voyeur

vwɑːˈjɜrː vwɑːˈjɜː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    voyeurs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
چشم‌چران، هرزه‌چشم، نظرباره (کسی که از تماشای مخفیانه‌ی دیگران در موقعیت‌های جنسی لذت جنسی می‌برد یا به طور کلی کسی که زندگی خصوصی دیگران را تماشا می‌کند)
- My ex-husband was a voyeur.
- شوهر سابقم چشم‌چران بود.
- The voyeur observed the intimate moments of the couple.
- هرزه‌چشم لحظات خصوصی زن و شوهر را تماشا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد voyeur

  1. noun A viewer who enjoys seeing the sex acts or sex organs of others
    Synonyms: peeping-tom, peeper

ارجاع به لغت voyeur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «voyeur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/voyeur

لغات نزدیک voyeur

پیشنهاد بهبود معانی