با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Vulture

ˈvʌltʃər ˈvʌltʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vultures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی کرکس، لاشخور
- The vulture soared high above the treetops.
- کرکس از بالای درختان اوج گرفت.
- A group of vultures circled overhead, searching for food.
- گروهی از لاشخورها بالای سرشان حلقه زدند و به‌دنبال غذا بودند.
noun countable
انسان یا سازمان فرصت‌طلب
- He was known as a vulture in the business world.
- او در دنیای تجارت به‌عنوان یک انسان فرصت‌طلب شناخته می‌شد.
- The vulture swooped in to take advantage of the struggling company's financial woes.
- سازمان فرصت‌طلب وارد شد تا از مشکلات مالی شرکت درحال مبارزه سود ببرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vulture

  1. noun Someone who attacks in search of booty
    Synonyms: marauder, predator, piranha
  2. adjective
    Synonyms: vulturine, vulturous

ارجاع به لغت vulture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vulture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vulture

لغات نزدیک vulture

پیشنهاد بهبود معانی