امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wale

ˈweɪl weɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wales

معنی

noun verb - transitive adjective adverb
بافته، راهراه، تیر افقی، انتخاب کردن، راهراه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wale

  1. noun A ridge or bump raised on the flesh, as by a lash or blow
    Synonyms: weal, welt, wheal, grain, mark, rib, strake, ridge, streak, strip, texture, whelk, weave, wheat

ارجاع به لغت wale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wale

لغات نزدیک wale

پیشنهاد بهبود معانی