با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wallet

ˈwɑːlɪt ˈwɒlɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wallets

توضیحات

در انگلیسی آمریکایی در معنای دوم به‌جای wallet از purse استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
کیف پول، کیف جیبی (مردانه)
- He pulled out his wallet to pay for the coffee.
- کیف پولش را بیرون آورد تا پول قهوه را بدهد.
- He lost his wallet during the trip and felt anxious.
- او در طول سفر کیف پول خود را گم کرد و احساس اضطراب داشت.
noun countable
انگلیسی آمریکایی کیف پول، کیف جیبی (زنانه)
- She rummaged through her wallet to find her ID.
- او کیف پولش را گشت تا شناسنامه‌اش را پیدا کند.
- Her new wallet features a stunning floral design.
- کیف پول جدید او دارای طرح گل‌گلی جذابی است.
noun countable
کیف مدارک، پوشه‌ی مدارک
- He found an old receipt in his wallet.
- در کیف مدارکش یک رسید قدیمی پیدا کرد.
- My wallet contains important travel documents.
- پوشه‌ی مدارک من حاوی اسناد مهم سفر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wallet

  1. noun A pocket-size case for holding papers and paper money
    Synonyms: billfold, pocketbook, purse, notecase, change purse, card case, container, pocket book, moneybag, French purse, portemonnaie (French)

ارجاع به لغت wallet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wallet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wallet

لغات نزدیک wallet

پیشنهاد بهبود معانی