با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Warily

ˈwerəli ˈweərɪli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
( wariness )از روی احتیاط، محتاطانه، احتیاط‌کار، بااحتیاط
- He approached the lion warily.
- او محتاطانه به شیر نزدیک شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warily

  1. adjective Cautiously
    Synonyms: cautiously, suspiciously, vigilantly
  2. adverb In a wary manner
    Antonyms: unwarily

ارجاع به لغت warily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warily

لغات نزدیک warily

پیشنهاد بهبود معانی