امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Warrior

ˈwɔːriər / / ˈwɑː- ˈwɒriə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    warriors

معنی و نمونه‌جمله

noun countable C1
رزمجو، جنگاور، سلحشور، محارب، جنگجو، مبارز، دلاور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Rustam and his band of warriors
- رستم و پیروان سلحشور او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warrior

  1. noun person who fights in combat
    Synonyms:
    battler champion combatant conscript enlisted person fighter fighting person GI hero serviceperson soldier trooper

لغات هم‌خانواده warrior

ارجاع به لغت warrior

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warrior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warrior

لغات نزدیک warrior

پیشنهاد بهبود معانی