با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wasabi

wəˈsɑːbi wəˈsɑːbi wəˈsɑːbi wəˈsɑːbi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گیاه‌شناسی واسابی، ترب ژاپنی
- I love the strong, pungent flavor of wasabi.
- من عاشق طعم زیاد و تند ترب ژاپنی هستم.
- The sushi chef added a dollop of wasabi to the plate.
- آشپز سوشی مقداری واسابی به بشقاب اضافه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wasabi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wasabi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wasabi

لغات نزدیک wasabi

پیشنهاد بهبود معانی