با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Washboard

ˈwɒːʃbɔːrd / / ˈwɑːʃ- ˈwɒʃbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
تخته‌ی رختشویی
noun
رجوع شود به: Baseboard
noun
(کشتی) تخته‌ی موج‌شکن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد washboard

  1. noun Protective covering consisting of a broad plank along a gunwale to keep water from splashing over the side
    Synonyms: splashboard

ارجاع به لغت washboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «washboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/washboard

لغات نزدیک washboard

پیشنهاد بهبود معانی