Watermark
ˈwɒːtərmɑːrk / / ˈwɑː-
ˈwɔːtəmɑːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
گذشته‌ی ساده:
watermarked -
شکل سوم:
watermarked -
سوم‌شخص مفرد:
watermarks -
وجه وصفی حال:
watermarking -
شکل جمع:
watermarks
معنی
noun
verb - transitive
تعیین میزان مد آب، علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید، چاپ سفید یا سایه‌دار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد watermark
-
noun a line marking the level reached by a body of waterSynonyms:water-line
ارجاع به لغت watermark
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «watermark» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/watermark
لغات نزدیک watermark
- - waterman
- - watermanship
- - watermark
- - watermelon
- - waterpower