با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Way Out

ˌweɪˈaʊt ˌweɪˈaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): way-out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
در خروجی (ساختمان)
- The way out was blocked by debris.
- در خروجی با آوار مسدود شده بود.
- the way out of the basement
- در خروجی زیرزمین
noun countable
راه دررو، راه گریز (از مشکل و هر چیز ناخوشایند)
- My boss keeps giving me extra work, I need to find a way out of it.
- رئیسم مدام به من کار اضافی می‌دهد؛ باید راه گریزی از آن پیدا کنم.
- She found a way out of doing her chores by pretending to be sick.
- او با تظاهر به بیماری راه گریزی برای انجام کارهایش پیدا کرد.
adjective informal
قدیمی غیرمعمول، غیرعادی، عجیب‌وغریب
- The way-out fashion trends of the 70s are making a comeback.
- ترندهای عجیب‌وغریب مد دهه‌ی ۷۰ در حال بازگشت است.
- His way-out theories about extraterrestrial life were dismissed by the scientific community.
- جامعه‌ی علمی نظریه‌های عجیب و غیرعادی او در مورد حیات فرازمینی را رد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت way out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «way out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/way-out-2

لغات نزدیک way out

پیشنهاد بهبود معانی