امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wayfarer

ˈweiˌˌferər ˈweɪˌfeərə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
مسافر پیاده، رهنورد، رهرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- ...a true wayfarer goes slow and steady
- ... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wayfarer

  1. noun traveler
    Synonyms:
    adventurer barnstormer bum drifter excursionist explorer gadabout globe-trotter gypsy hiker hitchhiker hobo itinerant journeyer nomad peddler pilgrim rambler roamer rover trekker vagabond vagrant walker wanderer

ارجاع به لغت wayfarer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wayfarer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wayfarer

لغات نزدیک wayfarer

پیشنهاد بهبود معانی