امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Weakling

ˈwiːklɪŋ ˈwiːk-lɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ضعیف، سست عنصر، ناتوان، بی‌بنیه، کم‌بنیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weakling

  1. noun person who has no strength
    Synonyms:
    baby chicken chicken heart coward cream puff crybaby dotard invertebrate jellyfish misfit pushover wimp yellow belly
    Antonyms:
    strongman

لغات هم‌خانواده weakling

ارجاع به لغت weakling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weakling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/weakling

لغات نزدیک weakling

پیشنهاد بهبود معانی