با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Webby

American: webby British: webby
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به تار، تنیدنی، پر از تار عنکبوت و غیره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد webby

  1. adjective Having open interstices or resembling a web
    Synonyms: lacy, netlike, netted, webbed, weblike

ارجاع به لغت webby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «webby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/webby

لغات نزدیک webby

پیشنهاد بهبود معانی